سعید یزدانیان

وبلاگ تحصیلی و شخصی

سعید یزدانیان

وبلاگ تحصیلی و شخصی

مصاحبه با فروم مانشت

يكشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۳۶ ب.ظ

با سلام

متنی که در ادامه مطلب مشاهده می کنید مصاحبه ای است که سال 92 بعد از اعلام رتبه های کارشناسی ارشد با فروم مانشت انجام شد.


آزمون ارشد ۹۲: مصاحبه با رتبه ۴ معماری، ۹ هوش، ۶ نرم افزار و ۶ الگوریتم
مانشت ۱ : اگه مایلید خودتون را معرفی کنید(نام و نام خانوادگی) و بگید متولد چه سالی هستید و اهل کدام شهرید؟ رتبه و رشته و گرایشتون را هم بفرمایید.
با سلام. سعید یزدانیان هستم، متولد ۱۳۶۹ از مشهد. در کنکور ۹۲ رتبه ای که به دست آوردم ۴ معماری، ۹ هوش، ۶ نرم افزار و ۶ الگوریتم بود



مانشت ۲ :در چه رشته ای کارشناسی گرفتید؟ تمام شده یا در حال تحصیل هستید؟آیا کارشناسی پیوسته خوندید یا کاردانی و بعد کارشناسی؟
ترم ۱۰ کارشناسی پیوسته هستم، گرایش نرم افزار.



مانشت ۳ : با اجازه تون برگردیم به دوران نوجوانی و حتی کودکی ،چی شد که اومدین کارشناسی این رشته؟ چطوری وارد دوره کارشناسی شدین؟ یعنی با علاقه و شناخت این رشته را انتخاب کردین یا انتخابتون اول دانشگاه بود بعد رشته؟
به طور کاملا شانسی! اول می خواستم معماری انتخاب کنم، و کردم و قبول نشدم. انتخاب بعدیم کامپیوتر بود که قبول شدم!



مانشت ۴ : کدام دانشگاه کاردانی و کارشناسی را تحصیل کردین؟
موسسه آموزش عالی سجاد مشهد



مانشت ۵ :در کارشناسی چطور دانشجویی بودید؟ از اونا که همیشه نمره خوبه کلاسند؟یا معمولی بودید؟ یا درسها را بر اساس علاقه میخوندید نه بخاط معدل یعنی از یک درس خوشتون میومد خوب میخوندین و بیست میگرفتین و یکی را دوست نداشتید فقط پاسش میکردید .
۲ سال اول خیلی بد، با درسای ریاضی و فیزیک به شدت مشکل داشتم. درسایی که دوست نداشتم رو فقط برای پاس شدن می خوندم که معمولا هم موفق نمی شدم! اما درسایی که دوست داشتم رو خوب می خوندم. با ارزشترین چیزی که تجربه اش کردم این بود که همیشه برای دل خودم خوندم.



مانشت ۶ : از کی به کنکور ارشد فکر کردید؟اصلا" ادامه تحصیل از ابتدای ورود به دانشگاه ، تو برنامه تحصیلی تون بود یا نه؟
از اول قصد ادامه تحصیل داشتم اما به خاطر افت شدید ۲ سال اول خیلی تصمیمم کم رنگ شده بود، تا اینکه به درسای تخصصی رسیدم و خیلی بهشون جذب شدم. این باعث شد هیچوقت خسته نشم، توی تصمیمم مصمم تر بشم و آخرش هم که نتیجه اش به یک عدد ۴ ختم شد.


مانشت ۷ :آیا وقتی تصمیم گرفتید ارشد شرکت کنید همین رشته میخواستید امتحان بدید یا گرایش دیگری ولی بعدا" وقتی به برنامه ریزی رسیدین نظرتون این رشته و گرایش شد؟
از زمانی که شروع کردم هدفم هوش مصنوعی بود، هنوز هم همونه.



مانشت ۸ : میشه درصدها تون را در هر درس بگید. اگه بیش از یک رشته هم کنکور دادین هر دو را بگید.
آیا سال اولی بود که کنکور می دادید؟ اگه المپیادشرکت کردید یا سال دوم یا سوم یا ... هست که برای ارشد امتحان میدید بفرمایید.
زبان ۴۷/۷۸
ریاضی ۳۷/۵
مشترک ۶۶/۶۷
تخصصی معماری سفید
تخصصی هوش ۲۵
تخصص نرم افزار ۳۷/۵
سال قبل هم شرکت کرده بودم و رتبه ام ۲۷۱ نرم افزار و حدود ۵۰۰ هوش شده بود. سال قبلش هم شرکت کرده بودم و حدود ۴۰۰۰ شده بودم.
امسال IT هم شرکت کردم که در گرایش ۱ و ۴ رتبه ام ۷۸۱ شد و در ۲ و۳ رتبه ۲۰۵ رو بدست آوردم.
سال گذشته در المپیاد دانشجویی کامپیوتر شرکت کردم و به مرحله نهایی رسیدم و اونجا ۲۷ام شدم. امسال هم شرکت کردم و به امید خدا به مرحله نهایی خواهم رسید.



مانشت ۹ : بنظرتون چقدر درس خوندن تو دانشگاهی که شما درس خوندین برای پایان ترم و برای کنکور با هم تفاوت داره یا شبیه هست به بیان دیگه بنظرتون تو دانشگاه شما بچه های موفق در تحصیل کارشناسی شانس بیشتری واسه ازمون ارشد دارن یا نه اصلا" این دو نوع درس خوندن متفاوت را می طلبه؟
وقتی کسی درسی رو مفهومی بخونه هم توی کنکور موفق میشه و هم توی امتحان. اما لزوما کسی که درسی رو نمره بالا می گیره توی کنکور موفق نیست.


مانشت ۱۰ :از کی دقیقا" برای کنکور ارشد برنامه مطالعاتی گذاشتید ، از کی شروع کردید،آیا سر همون وقتی که در برنامه پیش بینی کرده بودین شروع کردین؟ برنامه تون چند ماهه بود؟ آیا وقفه ای هم پیش اومدمثلا" اتفاقی چیزی که مجبور شید برنامه را عوض کنید؟
من از ۳ سال پیش تدریس و ارائه حل تمرین رو شروع کردم و تا الان حدود ۱۵۰۰ ساعت حل تمرین در دانشگاه سجاد داشتم. به نظر من تدریس بهترین راه یادگیری عمقی و کامل هست. چون درس های کنکور رو هر ترم تدریس می کردم همیشه آماده بودم و این باعث شد تا اوایل شهریور ۹۱ که برنامه اصلیم شروع شد کل دروس مشترک و بعضی از درس های تخصصی و ریاضی تموم شده باشه. از شهریور با برنامه ی آزمون هایی که شرکت کرده بودم پیش رفتم. ریاضی مهندسی و مدار الکتریکی رو کاملا حذف کرده بودم (هرچند یک سوال آسون مدار رو توی کنکور زدم) و بیشتر تمرکزم روی نقطه قوتم یعنی دروس مشترک بود. در کنارش بقیه دروس رو هم کم و بیش می خوندم. ۱ ماه آخر هم روی ریاضیات انرژی بیشتری گذاشتم. خوشبختانه پیش بینی اتفاقات غیر منتظره رو کرده بودم و اتفاقی نیفتاد که براش آماده نباشم.



مانشت ۱۱: برنامه تون ثابت بود یا هر از گاهی تا نزدیکای کنکور اصلاحش کردین ؟ ااگه اصلاح کردین اصلاحات جزئی بود یا کلی؟
برنامه ثابت بود. از همون اول دید نسبتا خوبی تا آخر داشتم و می دونستم توی چه مسیری دارم پیش میرم.



مانشت ۱۲ : بعضی درسها تو آزمون ارشد تاثیر و نمره بیشتری دارن و توجه بیشتری بهشون میشه . شما هم همینکار را کردین؟منظورم توجه به بودجه بندی درسها برای آزمون ارشد هست.
مسلما. ضریب ۴ دروس مشترک و علاقه ای که به اون درس ها داشتم باعث شده بود خیلی روشون تمرکز داشته باشم. تقریبا همه ی آزمون ها رو با هدف ۱۰۰ زدن مشترک رفتم. هرچند این اتفاق هیچوقت نیفتاد اما باز هم از درصد مشترکی که زدم تقریبا راضی هستم.



مانشت ۱۳ : آیا هنگام برنام ریزی تو ذهنتون بود که مثلا" تو یه درس خاص ضعیفید و تو یه درس قوی و به درسهای مختلف بر این اساس وزن بیشتر یا کمتر بدین؟میشه در مورد درسهای مختلف بگید؟
زبان رو تا ۳ هفته آخر کنار گذاشته بودم چون از قبل زبانم نسبتا خوب بود.
ریاضی مهندسی رو که حذف کرده بودم، محاسبات رو برنداشته بودم و خودم خوندم. آمار رو هم ضعیف بودم. این ۲تا درس رو توی ۱ ماه آخر تونستم جمع کنم؛ قبلش خیلی کم می خوندم.
دروس مشترک رو هم جدی گرفته بودم و اونها رو به طور کامل می خوندم.
طراحی الگوریتم و هوش رو هم همراه دروس مشترک می خوندم.



مانشت ۱۴ : خب شما زمان مشخصی داشتید و پایان زمان مطالعه روز قبل از کنکور هست . پس طبیعی است که منابع مطالعاتی هم نمیتونن اضافه بشن. آیا شما هنگام برنامه ریزی میدونستید برای هر درس کدام منابع یا جزوات را باید(یا میخواهید ) بخونید یا نه؟ یعنی مظورم اینه که برنامه ریزی زمانی کردید یا برنامه ریزی براساس منابع . مثالی بزنم . مثلا" شما روی سیستم عامل هفته ای پانزده ساعت وقت گذاشته بودید و با یک منبع مثلا" کتاب پارسه شروع کردین و بخودتون گفته بودید اگر فرصت شد مثلا" کتاب پوران را هم میخونم اگر نرسیدم هم هیچ. یا اینکه برنامه ریزیتون بر اساس خوندن منابع بود یعنی مثلا" گفته بودین من باید سه تا کتاب مشخص را برای سیستم عامل حتما" بخونم و بر این اساس برنامه ریزی کردین؟
از شهریور که مرور و تست شروع شده بود برای هر درس حدودا ۲ یا ۳ کتاب رو می خوندم. سال های قبل تست اکثر درس ها رو زده بودم و برای هر درس یک کتاب رو حداقل خونده بودم. کتاب دومی هم که برای بیشتر درس ها خوندم پارسه بود که معمولا چیزهای اضافه بر کتاب های دیگه توشون پیدا می شد.



مانشت ۱۵ : میشه منابع مطالعاتی که واسه هر درس خوندید را بگید.ایا از ویس و فیلم هم استفاده کردین.
غیر از جزوه هایی که قبلا خونده بودم، برای کنکور این کتاب ها رو خوندم:
زبان: پارسه
گسسته: مقسمی، پارسه
آمار: پارسه
محاسبات: راهیان ارشد، پارسه
ساختمان داده: مقسمی، پارسه، CLRS
نظریه: پوران پژوهش، پارسه، مقسمی
مدار منطقی: پوران پژوهش، پارسه
معماری کامپیوتر: پوران پژوهش، پارسه، پترسون
سیستم عامل: پوران پژوهش، پارسه
طراحی الگوریتم: مقسمی، پارسه، پوران پژوهش، CLRS ، کتاب دکتر نقیب زاده، دکتر قلی زاده، کتاب منبر، کتاب کلینبرگ
هوش مصنوعی: راهیان ارشد، پارسه





مانشت ۱۶ : بنظرتون تو رشته و گرایش شما کدام درسها را باید از روی کتب مرجع خوند.
چون سوالات ساختمان و طراحی داره هر سال بیشتر به هم نزدیک میشه به نظر من کتاب CLRS رو حتما باید خوند. من متاسفانه خوندنش رو دیر شروع کردم. اگه زودتر شروع کرده بودم سوالات ساختمان رو خراب نمی کردم.



مانشت ۱۷ : ایا شما در طول تحصیل کارشناسی از کتب مرجع هم استفاده میکردین یا بقول بعضی دوستان جزوه محور بودین؟
جزوه ها از قبل خونده شده بود و توی کلاس های خودم مرور می شد. فقط کتاب می خوندم.



مانشت ۱۸ : زبان یه درس تقریبا" جداست. آیا شما زبان را واسه کنکور خوندین یا پایه قبلی داشتید یا اصلا" سر کنکور هر چی شد جواب دادین یا کلا" جواب ندادین؟ سطح زبان شما ضعیفه ، متوسطه یا خوبع یا عالی؟
زمان پیش دانشگاهی زبان رو تموم کرده بودم و از اون موقع سعی می کردم از زبان دور نشم. پایه زبانم نسبتا خوب بود و بدون خوندن معمولا درصد زبانم ۵۰ می شد که کافی بود به نظرم. برای همین زیاد روش وقت نذاشتم.



مانشت ۱۹ : در مورد ریاضی چی؟ بنظرتون میشه بالا زد؟ایا همه درسهای ریاضی را باید داوطلبین بخونند یا میشه یکی یا دوتاش را حذف کرد؟
بستگی به رتبه ای داره که می خوان براش تلاش کنن. با حذف یکی از ۴تا هم میشه امید به رتبه ۱ داشت. البته امسال درصد ریاضی نفر اول فوق العاده بود و واقعا رویایی بود از نظر من.



مانشت ۲۰ : اگه میشه در مورد برنامه ریزی کلی تون توضیح بدین و همچنین اگه برای روشن شدن لازمه برنامه ریزی خاص برای یک درس بخصوص که در گرایش شما بیشتر داوطلبین باهاش مشکل دارن بپردازید.
تحلیل توی این رشته حرف اول رو میزنه. آدم باید بتونه به خوبی با ناشناخته هایی که می بینه ارتباط برقرار کنه و درست فکر کنه. کار کردن برنامه نویسی و ACM برای من بسیار مفید بود تا بتونم دیدی که می خوام رو بدست بیارم. همیشه سعی می کردم خودم رو توی موقعیتی قرار بدم که بیشتر به منطقم متکی باشم، نه چیزهایی که از قبل بلدم.


مانشت ۲۱ : آیا شما تنها مطالعه میکردین یا با دوست یا دوستانی؟ در خانه یا کتابخانه.بنظرتون کدامش بهتره.
از مرداد به همراه یکی از دوستام تمام درس ها رو باهم خوندیم و تا سه هفته ی آخر باهم پیش رفتیم. ۳ هفته ی آخر چون نقاط قوت و ضعفمون باهم فرق داشت و طرز جمع بندیمون باهم فرق می کرد جداگانه خوندیم. اکثر مواقع در کتابخونه ی دانشگاه درس خوندیم و تقریبا در خونه درس خوندنمون صفر بود، غیر از روزهای تعطیل که دانشگاه بسته بود! من ۲ نفره خوندن برام عالی بود، دوست عزیزی رو در کنارم داشتم که همیشه کمکم کرد. جا داره همینجا از آقای شادلو که در این مدت باهاش درس خوندم تشکر کنم، بدون ایشون هیچوقت این نتیجه اتفاق نمی افتاد.



مانشت ۲۲ : حالا بر اساس جواب سوالای قبلی ، سرعت مطالعه تون را چگونه اندازه میگرفتید؟ فیدبک شما یا معیار شما که احتمالا" کند نباشید چی بود؟ آیاحجم مطالب خوانده شده نسبت به حجم مطالب باقیمانده با توجه به زمان باقیمانده یا مقایسه با سایرین در کنکورای آزمایشی یا معیارهای دیگه؟ اگه میشه توضیح بدین.
از شهریور با برنامه آزمون ها پیش می رفتم. یک چهارم از هر دو درس در ۳ روز حدودا تموم می شد. برنامه ی آزمون ها خوب بود و مفید واقع شد.



مانشت ۲۳ : اگه از برنامه تون عقب می افتادید چگونه جبران میکردین؟آ با با تعداد ساعات بیشتر یا حذف بعضی منابع در یک درس (کم کردن منابع در یک درس)و یا در نهایت یه درس خاص را کنار گذاشتید بنفع بقیه؟
همون اول ۲ درس رو کنار گذاشتم و وقتم مقداری آزاد شد. اواسط یه مقدار عقب افتادم که باعث شد ۲ درس دیگه رو هم کنار بذارم تا در ۱ ماه آخر قبل از جمع بندی نهایی بخونم. خوشبختانه اتمام برنامه ای که از اول داشتم رو ۱ ماه قبل از کنکور در نظر گرفته بودم و این باعث شد مشکل خاصی پیش نیاد. انگار که ۱ ماه کنکور رو عقب انداخته باشن برای من!



مانشت ۲۴ : اگه در رشته ای که امتحان دادین گرایشهای مختلفی هست ،در برنامه ریزی تون از ابتدا روی گرایش خاصی تمرکزکردین یا در ادامه و کم کم به یک گرایش متمرکز شدین.مثلا" تخصصی ها را در ماههای آخر خوندین؟ یعنی مثلا" از نیمه برنامه مطالعاتی تمرکز کردین روی گرایش معماری یا نرم افزار؟
از همون اول تمرکزم روی هوش بود. اما معمولا رتبه ی نرم افزارم از هوش بهتر می شد، چون طراحی الگوریتم بین این دو رشته مشترک بود. پایگاه و طراحی و پیاده سازی رو هم با اینکه اصلا نمی خوندم تستاش رو خوب می زدم.



مانشت ۲۵ : آیا سرعت شما در حین مدت برنامه ریزی کند و یا تند هم شد؟ چه زمانهایی کند شدید و چه چیزایی انگیزه مجدد برای سرعت گرفتن بهتون میداد.پیش اومد که خسته بشید یا احساس یاس و نومیدی داشته باشید.
سرعتم معمولا تند بود، همیشه به ۱ شدن فکر می کردم و این بزگترین چیزی بود که من رو ترغیب می کرد و انرژی ای بهم می داد که هیچوقت تموم نشد.



مانشت ۲۶ : از کلاس کنکور هم استفاده کردین؟ کدام درسها؟ بنظرتون رفتن به کلاس کنکور لازم بود یابعدا" باین نتیجه نرسیدین که اگه خودتون وقت رفتن و برگشتن و نشستن سر کلاس را صرف مطالعه میکردین بهتر بود؟
هیچ کلاسی نرفتم، همیشه خودم خوندم. یک دوست و پایه ی درس خوندن عالی بهتر از هزاران کلاسه



مانشت ۲۷ : آیا کنکور آزمایشی هم شرکت کردین؟ کدام موسسه؟همه را شرکت کردین یا بعضی هاش را؟ بنظرتون چقدر در تصحیح مسیر مطالعاتی یا پایبند کردنتون به روندزمانی مطالعه تاثیر داشت؟چقدر در موفقیت تون موثر بود؟
بله، به توصیه ی دوستانی که پارسال باهاشون المپیاد بودم پارسه شرکت می کردم. این که یه برنامه داشتم و با اون پیش می رفتم عالی بود، همچنین هر ۲ یا ۳ هفته سنجیده می شدم و این خیلی خوب بود و باعث شد همیشه آماده بمونم.



مانشت ۲۸ : تو برنامه شما جمع بندی هم بود و اگه بوداز کی وارد این دوران شدید ؟ منظورم اینه که از زمان مشخصی یا بعد از خوندن منابع معینی. یعنی مثلا" تو برنامه تون گفته بودین از اول بهمن هر چی خوندم دیگه کافیه و بعد از این تاریخ میرم سراغ جمع بندی. یا اینکه مثلا" طبق برنامه شما وقتی کتاب سیستم عامل استالینگز و پارسه را خوندید و مسلط شدین رفتید سراغ جمعبندی.یعنی جمعبندی برای همه درسها یک موقع شروع شد یا خیر. میشه توضیح بدین.
۱ ماه آخر اکثر درسا تموم شده یود. ۳ تا از درسا و بعضی از کتابا تموم نشده بود که تقریبا در ۲ هفته تموم شد. هفته ی بعد درگیر کار دیگه ای بودم .
از ۸ روز آخر در ۵ روزش هر روز یک مجموعه تست می زدم. روز بعد در یک حرکت ریسکی در یک روز کل کتاب ها رو خوندم (در مجموع حدود ۲۰ کتاب) و همه رو نکته برداری کردم، روز بعد سبک تر کار کردم و فقط به نکته ها بسنده کردم. روز بعد کنکور IT بود که رفتم تا توی جو کنکور قرار بگیرم. روز بعدش هم که...




مانشت ۲۹ : برگردیم به روز قبل از کنکور. بنظر شما به چقدر آمادگی مورد انتظار رسیده بودید. مثلا" یه ورزشکار قبل از یه مسابقه مهم خودش میگه من هشتاد درصد آمادگی را در خودم حس میکنم. شما چند درصد این آمادگی را حس میکردید؟ معیارتون چی بود برای این درصدآمادگی:کنکورای آزمایشی ، سوالات کنکور سال قبل یا تسلط به منابع؟
حس آمادگی کامل داشتم، همه ی درس ها رو طوری که می خواستم بخونم خونده بودم، نتیجه ی کنکورهای آزمایشی خوب بود؛ همه چیز در بهترین وضعیت بود. به قصد ۱ رفتم، اما یکم بی دقتی باعث شد حالت ایده ال اتفاق نیفته



مانشت ۳۰ : آیا روز قبل کنکور این حس را داشتید که در یه درس مثلا" میتونید صد درصد جواب بدین و در یه درس باید به سی درصد قانع باشید یا اصلا" همچین فکرایی نکردین؟
زبان رو برای ۵۰ رفته بودم، ریاضی رو ۳۰ یا حداکثر ۴۰، مشترک رو ۸۰ یا بیشتر، تخصصی ها هم بین ۳۰ تا ۵۰



مانشت ۳۱ : سر جلسه کنکور چی؟ شد نومید بشید و یه لحظه حس کنید نمیشه و به هم بریزید ؟
اول یکم استرس داشتم، حس می کردم روزی که آرزوش رو داشتم رسیده، اما خوشبختانه همه ی استرس ها به انرژی مثبت تبدیل شد. از کنکور سال قبل هر کنکوری که شرکت می کردم این حس رو به خودم القا می کردم که این کنکور اصلی هست و این باعث شده بود تا بتونم از استرسم به بهترین شکل استفاده کنم.



مانشت ۳۲ : آیا ترتیب و زمانبندی جوابگویی به درسها را قبل کنکور تمرین کرده بودید؟ مثلا" درس خاصی را اول جواب بدین و بعد درس دیگری را . منظورم ترتیبی غیر از ترتیب موجود در دفترچه است.اگه اینطوری بوده میشه توضیح بدین.
نه، همیشه با ترتیب دفترچه پیش رفتم. برام فرقی نمی کرد.


مانشت ۳۳ : وقتی یه سوال را در کنکور میخوندین انتظار داشتید قبلا" مشابهش را دیده باشید یا نه به جنگ سوال میرفتید؟
روی تمام سوالات با تمام دانسته هام انرژی می گذاشتم. حتی به اسم درسا هم توجه نمی کردم. هرچی بلد بودم رو روی تمام سوالات گذاشتم.



مانشت ۳۴ : وقت هم کم آوردین یا هر چی بلد بودین را نوشتید و اگه وقت زیاد هم میشد برای شما چندان موثر نبود؟
توی تمام آزمون های زندگیم وقت اضافه می آوردم، اما توی آخرین آزمون آزمایشی وقت کم آوردم و متاسفانه اصلا نمی دونستم چه جوری باید با این مشکل مقابله کنم. چند تا آزمونی که خودم برای خودم هفته ی آخر زدم یکم این مشکل رو برطرف کرد اما تنها نگرانیم روز کنکور همین کمبود وقت بود، البته زیاد مشکل ساز نشد.



مانشت ۳۵ : آیا جوابهاتون رااز جلسه بیرون آوردین که بعد کنکور مقایسه کنید؟ اگه اینکار را کردین چقدر درصدهاتون که با کلید اولیه سازمان سنجش محاسبه کردین باآنچه در کارنامه تون اومد تفاوت و یا مشابهت داشت؟آیا تخمین شما از رتبه تون با آنچه بعد از اعلام نتایج دیدین نزدیک بود.
از همون روز به مدت ۱ هفته یا بیشتر همین جا توی مانشت بحث ها رو پی گیری می کردم. سوالاتی که مشکل داشت از نظرم رو اعتراض نوشتم. درصدم رو در بهترین و برترین حالت محاسبه کردم، درصدی که اومد بهترین حالت بود. یعنی تمام جوابا طوری که به نفعم بود برام اصلاح شده بود. فکر می کردم رتبه ام بین ۵ تا ۳۵ بشه، بسته به اینکه کلید اصلاح بشه یا نه.



مانشت ۳۶ : بنظرتون هر کدام از موارد زیر چند درصد در موفقیت شما نقش داشت؟
پایه تحصیلی ، دانشگاه کارشناسی، برنامه ریز برای کنکور، کلاس کنکور، کنکور آزمایشی،شرایط سر کنکور، شرایط مطالعه و زندگی (مثل شرایط خانه و...)،سایر عوامل
از نظر روحی و پشتیبانی خانواده و دوستام مثبت ترین نقش رو داشتند. به من و برنامه ام اعتماد کردند و خوشحالم که این این نتیجه راضی هستن.
دانشگاهم فوق العاده بود. مطمئنم هیچ جای دیگه نمی تونستم این نتیجه رو بگیرم. اونجا هم همه اعتماد داشتند و خیلی برام ارزش قائل بودن. خوشحالم که اون ها هم از این نتیجه راضی هستند.



مانشت ۳۷ : حالا که تا اینجا اومدین ، میخواین چیکاره بشید؟ هدفهاتون برای آینده را اگه دوست دارید بگید.
راستش هیچوقت یک راه رو انتخاب نکردم، همیشه طوری پیش رفتم که چندین راه پیش رو داشته باشم. شاید برای ادامه تحصیل از ایران برم، شاید هم اینجا باشم که اگه باشم احتمال اینکه راه تدریس رو ادامه بدم بالاست.



مانشت ۳۸ : چقدر توکل بخدا و عبادت در طی این مسیر و رسیدن بهدف بهتون کمک کرده است.
در تمام این لحظه ها خدا رو در کنارم داشتم، سعی کردم بنده ی خوبی براش باشم. خدا هم همیشه بهم کمک کرد و من رو در بهترین مسیر قرار داد. همیشه همیشه همیشه به داشتنش افتخار می کنم. اگه نبود من هم نبودم....



مانشت ۳۹ : کسی یا کسانی هستند که در موفقیت شما نقش شاخصی داشته باشه و یا شما موفقیت تون را مرهون او بدونید.
می خوام تشکر کنم از آقای صادق یزدان شناس که پارسال نفر اول معماری شدن و من افتخار این رو داشتم که توی المپیاد باهاشون صحبت کنم. ایشون من رو مصمم کرد که اگه بخوام ۱ بشم میتونم. حرفهاش همیشه توی ذهنم بود. ازش ممنونم و هرجا که هست براش بهترین ها رو آرزو می کنم.
آقای هادی قیطاسی از دانشگاه خودمون پارسال رتبه ۱۷ شدن که واقعا هم صحبتی و آشنایی با ایشون باعث شد تا سعی کنم که بتونم بهترین باشم.
آقای علی شادلو که در تمام این مدت افتخار درس خوندن در کنارش رو داشتم و اگه نبود قطعا رتبه ی من این نبود.
بهترین دوستم آقای سعید بیک که همیشه منو حمایت کرد و مخصوصا در ۲ هفته ی آخر که من پیشش بودم و صبح تا شب برنامه ی سنگین درس خوندن داشتم به بهترین شکل به من کمک کرد.
از همه ی دوستای عزیزم که همیشه در کنارم بودن و دانشجویان دانشگاه سجاد تشکر می کنم؛ همه ی کسانی که سر کلاس هام بودن و باعث شدن تا همه چیز رو بهتر بفهمم. همچنین از اساتید و مسئولین دانشگاه هم کمال قدردانی رو دارم که بستر رو اینقدر عالی برام فراهم کردن.
در نهایت از خانواده ی عزیزم و خدای بزرگ ممنونم که همیشه حمایتم کردن و مهمترین عامل موفقیتم بودند.




مانشت ۴۰ : ایا درسی هست که بنظرتون باید با روش دیگری میخوندید یا بیشتر میخوندید یا از منابع دیگری میخوندید ویا حذف نمیکردین و در اینصورت میشد نتیجه بهتری گرفت.
اگر CLRS رو بهتر می خوندم نتیجه بهتری می گرفتم.



مانشت ۴۱ : چگونه و بر چه اساسی انتخاب رشته میکنید ؟ کدام دانشگاه را برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد ترجیح میدید؟ (اگر مایلید دلیل آن را هم بنویسید)
احتمال میدید در کدام دانشگاه قبول شوید؟
راستش بین شریف و فردوسی دو دل هستم. من همیشه برای دل خودم خوندم و احتمال می دم فشار اونجا من رو وادار به خوندن کنه که این رو دوست ندارم. بعلاوه مهم نیست آدم کجا باشه، مهم اینه که چه جوری کار کنه و هدفش چی باشه. من کارشناسی دانشگاه سجاد بودم و تونستم با بهترین ها رقابت کنم. مهم اینه که آدم از زندگیش لذت ببره و من لذت بردم، امیدوارم تصمیم درستی بگیرم توی انتخاب دانشگاه...



مانشت ۴۲ : توصیه خاصی برای داوطلبین زیادی که این مصاحبه را میخونن دارید.
چیزی رو بخونین که عاشقش هستین. مهم نیست از کجا میاین و در مورد شما پیش زمینه ی فکری چیه. تغییر از درون آدم اتفاق می افته. خدا کسی رو محدود نکرده. سقف زندگی و هدف رو اونقدر بالا قرار بدین که تا اون بالا بالا ها پرواز کنین و اوج بگیرین. مهم لذت بردن از زندگیه



مانشت ۴۳ : بنظرتون سوالی هست که باید میپرسیدم و نپرسیدم.؟ جواب شما به این سوال چی هست؟
سوالات عالی بود، ممنونم.


مانشت ۴۴ : و آخرین سوال نظرتون در مورد مانشت ، انتظاراتتون از مانشت ؟
مانشت فوق العاده است، بهترین جای ممکن برای یک کامپیوتری. کاش همه ی دانشجوها مانشت رو بشناسن. من به شخصه قول می دم مانشت رو به همه معرفی کنم.
ازتون ممنونم برای زحمتی که می کشید و براتون بهترین ها رو آرزو می کنم.
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۳/۰۵/۲۶
  • ۱۷۶۹ نمایش
  • سعید یزدانیان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی